جنجالی كه دستكاری گلستان سعدی به پا كرد، توضیحات جمال صدری
به گزارش كاركادو تسنیم نوشت: نویسنده كتاب جنجالی «گلستان امروز» می گوید كه هدفش آسان كردن درك و دریافت جان كلام سعدی بوده است. جمال صدری كه با سره نویسی و حذف واژگان عربی، متن گلستان را تا حدودی تغییر داده، تاكید دارد كه «گلستان امروز» همان گلستان روز گذشته است.
سره نویسی یا پاك نویسی جنبشی سابقه دار در تاریخ ادب فارسی است كه شاید بتوان گفت با مشروطه قوت بیشتری گرفت و در زمان پهلوی اول به اوج خود رسید. جنبشی كه از همان آغاز همراهان و دشمنان بسیار جدی داشته است و امروز بعد از یك سده، نه می توان اظهار داشت كه این جنبش پیروز شده است و نه می توان دستاوردهای آنرا نادیده گرفت. پارسی نویسی این روزها هم ادامه دارد؛ هر از چندگاهی آثاری منتشر می شود كه یا با این قصد نوشته شده اند و عمدتاً به بازنویسی متون كهن؛ از ادبیات كلاسیك گرفته تا ترجمه های قرآن(مانند ترجمه ابوالقاسم امامی) می پردازند یا در موضوعات دیگرند اما زبان نویسنده، زبانی عاری از واژگان بیگانه و به خصوص عربی است. سره نویسان هدف خود از این كار را حفظ استواری زبان عنوان می كنند و معتقدند: «نخستین و آشكارترین زیان و گزندی كه زبانهای بیگانه به زبان پارسی میزنند آن است كه به رفتار آهنگین و خنیایی و هموار و گوش نواز این زبان لطمه می زند». انتشار نظر یكی از شاعران در واكنش به انتشار كتابی كه كوشیده تا با سره نویسی، «گلستان» سعدی را به «گلستان امروز» تبدیل كند، بحث بر سر خوب یا بد بودن سره نویسی در زبان فارسی را بار دیگر میان صاحب نظران باز كرد. اسماعیلی امینی انتشار این اثر را نمونه ای از تعصب بی وجه به فرهنگ ایران دانسته و با انتقاد از آن، نثر كتاب جمال صدری را سست معرفی كرده و از جانب دیگر، برخی دیگر هم سره نویسی به این شیوه را سابقه دار عنوان كرده و آنرا نمونه ای از بازنویسی ادبی دانسته اند كه توانایی های یك زبان را به نمایش می گذارد. جمال صدری معلم بازنشسته اصفهانی است. او آنطور كه در مقدمه كتابش گفته، هدفش از این كار را كمك به دانش آموزان و مخاطبان عام برای درك بهتر جان كلام سعدی عنوان كرده است. وی در این اثر كوشیده تا واژه های تازی در متن گلستان را به فارسی تبدیل كند و در این راه، حتی متن بعضی از ابیات را هم تغییر داده است، اما علیرغم این تاكید دارد كه «گلستان امروز» همان گلستان روز گذشته است. پس از انتشار واكنش ها در ارتباط با كتاب صدری، به گفتگو با او پرداختیم. صدری كه این روزها به علت عوارض ناشی از سكته، كمی سخت سخن می گوید، با رویی گشاده از این گفتگو استقبال كرد. وی در این مجال اندك می گوید كه جرقه نگارش این اثر بعد از انتقاد دانش آموزانش به متن سعدی در ذهنش زده شده است. صدری همینطور تاكید می كند كه در نوشتن «گلستان امروز» تا آنجا تلاش شده كه مبادا تعصب قومی یا دینی پیش آید و جملاتی از گلستان حذف شود. آقای صدری، انتشار كتاب «گلستان امروز» واكنش های مختلفی را به همراه داشت. شما در این اثر كه البته دو سال پیش انتشار یافته، تلاش كردید تا با سره سازی، كلمات عربی حاضر در كلام شیخ اجل را به فارسی تغییر داده اید. برای شروع، از هدف خود برای این كار بگویید؛ چرا تصمیم گرفتید كتاب سعدی را كه سال ها در مكتب خانه ها تدریس می شد و از زیباترین متنون نثر فارسی به شمار می آید، سره سازی كنید؟
یكی از اولین روزهای سال آموزشی و اولین ساعت درس به كلاس سوم دبیرستان رفتم و به آموزش اولین درس(بخشی از دیباچه گلستان) پرداختم و درباره سعدی و هنر نویسندگی او داد سخن دادم و درس را آغاز كردم تا به آن جا رسیدم كه " عاكفان كعبه جلالش به تقصیر عبادت معترف كه ما عبدناك حق عبادتك و واصفان حلیه جمالش به تحیر منسوب كه ماعرفناك حق معرفتك"؛ دانش آموزی از جای برخاست و اظهار داشت: " آقا امروز عربی داریم یا فارسی؟ " من به خود آمدم و به پرسش این دانش آموز اندیشیدم. هنگام ظهر كه به خانه رفتم به خود گفتم راستی چه می شد كه گلستان از قید و بند جمله ها و واژه های عربی رها می شد و به زبان فارسی امروز در می آمد؟ دیباچه گلستان را از عربی پیراستم و درخور فهم دانش آموزان امروز ساختم. روز دیگر كه به كلاس رفتم آنرا برای شاگردان خواندم نه تنها فهمیدند كه بسیار هم لذت بردند و این انگیزه پدید آمدن «گلستان امروز» شد.
در مقدمه این اثر عنوان كرده اید كه بیم آن می رود كه سخنان سعدی رفته رفته از دریافت فارسی زبانان به دور افتد؛ فكر نمی كنید كه سره نویسی تا حدی سبب شود كه همین اتفاق بیفتد؟ چون به نظر می آید آنچه بازنویسی و بازآفرینی شده با آنچه شاعر و نویسنده خلق كرده، از جهات مختلف متفاوت می باشد. اگر سره نویسی بگونه ای بود كه از زبان فارسی امروز یا اصل سخن به دور افتد، این كار رنجی بیهوده بود اما به صورتی كه می بینید و در پیشگفتار می خوانید تلاش شده سخن، پارسی امروز باشد و تا آنجا كه امكان دارد دور از شیوه سعدی نباشد یعنی به اصل كلام صدمه ای نرسد. برای نمونه در گلستان سعدی آمده: " به پنج بیضه كه سلطان ستم روا دارد"؛ در گلستان امروز آمده: " به تخم مرغی اگر شه ستم روا دارد". نمونه دیگر: گلستان سعدی:
" ترك احسان خواجه اولی تر
كاحتمال جفای بوابان
به تمنای گوشت مردن به
كه تقاضای زشت قصابان" گلستان امروز: " چشم پوش از نوازش خواجه
تا نبینی ستم ز دربانش
گوشت ناخواستن ز گوشت فروش
به ز شرمندگی به دكانش " می بینیم كه نه به زبان سعدی صدمه ای رسیده نه از زبان امروز به دور افتاده است.
آقای صدری، واكنش ها به انتشار این اثر متفاوت بود. برخی كار شما را تأیید كرده و معتقدند این كار شما از نوع بازنویسی و بازآفرینی متون كهن است كه پیشتر هم درباره بعضی از آثار كلاسیك انجام شده و از این جهت می توان آنرا به شكلی كاری بدیع برشمرد و ایرادی ندارد. اما عده ای دیگر هم اعتقاد دارند كه سره گرایی افراطی تا آنجا كه شما حتی ابیات گلستان هم تصرف كرده اید، به كلی لطف زبان سعدی را از میان برده است و امكان دارد مخاطب را از خیلی از امكانات زبان فارسی محروم كند. نظرتان در اینباره چیست؟
البته هدف بازآفرینی نبوده و تلاش شده تا آنجا كه امكان دارد سخن سعدی همچنان سعدیانه باشد. هدف هم فهمیدن جوانان امروزی است نه سره سازی افراطی. امكانات هر زبانی هم درخود زبان است و این ماییم كه باید آنرا دریابیم و به كار بندیم نه این كه زبان را نیازمند زبان های دیگر سازیم. از طرفی حذف چند واژه بیگانه از زبان حذف امكانات زبانی نیست. به فارسی درآمدن ابیات آمیخته به واژه های تازی هم اگر بیت از اصل به دور نیفتد كاری است پسندیده. برای نمونه: گلستان سعدی:
" فهم سخن چون نكند مستمع
قوت طبع از متكلم مجوی" گلستان امروز: "چون شنونده نشناسد سخن
نیروی گفتن ز سخنگو مجوی " می بینیم كه اصل سخن به جا مانده از امكانات زبانی هم استفاده شده است. این گونه بازنویسی نزدیك به اصل هم به هیچ چیز لطمه نمی زند.
یكی از مهم ترین جنبه های نقد این گونه بازنویسی ها بر پایه سره نویسی این است كه این دسته از آثار- همانطور كه خود شما هم در كتاب اشاره كرده اید- با هدف پیرایش متن از هرگونه واژه عربی انجام می شوند و در مظان این افترا هستند كه بر اساس اهداف قوم گرایانه نوشته شده اند؛ همچنان كه برخی از منتقدان، كار شما را نمود كامل تعصب بی وجه به فرهنگ ایران و زبان فارسی توصیف كرده اند. شما در این رابطه چطور فكر می كنید؟
زبان هر قومی برای آن قوم محترم است و هیچ زبانی بر دیگری برتری ندارد؛ ضمن اینكه هدف در پیش گفتار به روشنی بیان شده است. در این جا لازم است به نكته ای توجه گردد تا این شائبه از ذهن ها زدوده شود؛ در نوشتن «گلستان امروز» تا آنجا تلاش شده كه مبادا تعصب قومی یا دینی پیش آید و جملاتی از گلستان حذف شود. مانند: " ای كریمی كه از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری دوستان را كجا كنی محروم
تو كه با دشمن این نظر داری " می بینیم كه در گلستان سعدی " گبر و ترسا " دشمن و "مسلمانان" دوست شمرده شده اند. این دو بیت در «گلستان امروز» نیامده است تا چه رسد به این كه جمله یا بیتی تعصب قومی برانگیزد. گلستان كتاب مهمی است و قرن ها كتاب اصلی مدارس و مكاتب در فرهنگ ما بوده است. اخیراً برخی واكنش های تند و البته گاه غیرعلمی و غیرمنصفانه ای به این بازنویسی شما از گلستان سعدی شده است. به نظر شما خطای این دسته از منتقدان در مواجه با این نوع بازنویسی ها چیست؟ منتقدان سه دسته اند: الف- آنان كه تسلط بر متن ندارند و از روی نا آگاهی نظر می دهند. ب- آنان كه تا حدودی سخن را می شناسند ولی كینه و حسادت ذاتی مانع نقد بی غرض می شود. ج- آنان كه بر سخن مورد بررسی تسلط كامل دارند و بی هیچ غرضی، استادانه به نقدی راهگشا می پردازند كه باید گفت " ای من فدای آن كه دلش با زبان یكی است". در انتها فكر می كنید كه «گلستان امروز» تا چه اندازه همان گلستانی است كه سعدی آفرید؟ از دید اینجانب گلستان امروز تا حد ممكن به گلستان سعدی نزدیك است است و همان گونه كه در آغاز پیشگفتار آمده " گلستان امروز همان گلستان روز گذشته است... درخور خواننده امروز نه ادبدانان و آشنایان به سخن و سخنوری روز گذشته. ۲۴۱۲۴۱
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب