انتشار سه كتاب جدید

انتشار سه كتاب جدید كاركادو: ترجمه كتاب های «حلقه های زحل»، «خودزندگی نامه نابهنگام» و «قلمرو طلا» اخیرا راهی بازار شده است.


به گزارش کارکادو به نقل از ایسنا، کتاب «حلقه های زحل» نوشته و. گ. زیبالت با ترجمه پویا رفویی در ۳۰۸ صفحه و با قیمت ۵۵ هزار تومان در انتشارات ناهید انتشار یافته است.
در نوشته پشت جلد کتاب می خوانیم: حالا که می نویسم، و دیگربار به تاریخمان می اندیشم که سیاهه بلندبالایی است از مصیبت و بس، از خاطرم چنین می گذرد که...(از متن کتاب)
آیا هنوز عظمت ادبی ممکن است؟ نظر به قهقرای بی امانِ شوقِ به ادبیات، و سلطه قرین با دَم سردی، چرب زبانی، و قساوت بی رحم مضامین داستانی متعارف، حالا کارستان ادبیات شریف در چه نمود می یابد؟ یکی از معدود پاسخ های در اختیار مخاطبان، آثار زیبالت است.(سوزان سانتاگ)
کتاب بی نظیری است و زیبالت به قطع یقین از اعاظم نویسندگان اروپاست. موشکافی، شاعرانگی و طنینِ نثرش مایه‌ی شگفتی است... زیباییِ تجلی کرده بر ساحت عادت را به اوج هایی می رساند که فقط در امثالِ پروست به سراغ می آید. (جان موری)
اثری است بس بدیع، توأمان باریک بین و شوریده... پاره ای خاطره، پاره ای داستان، پاره ای تأملاتی مکتوب، و درنهایت جستاری است محضِ به خاکِ سیاه نشستگان.(آنتونی تواِیت)


همین طور کتاب «خودزندگی نامه نابهنگام» اثر یوگِنی یِفتوشنکو با ترجمه یوسف نوری زاده در ۱۳۰ صفحه و با قیمت ۲۵ هزار تومان در نشر مورد اشاره در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: یوگِنی یِفتوشنکو در سال ۱۹۳۳ از تبار میان نژادیِ اوکراینی، روسی، و تاتار در شهر کوچک و دورافتاده سیبریاییِ زیما به دنیا آمد. سال های آغازین کودکی اش را در سیبری گذراند اما در مسکو فارغ التحصیل شد. وقتی که استالین در ۱۹۵۳ درگذشت او نوزده ساله بود. در بحران اخلاقی ای که از پسِ افشاگری جنایات استالین به بازار آمد، یِفتوشنکو یک باورمندِ پرشور به ایده آل های اوایل انقلاب و نیاز به «احیاءِ خلوص شان»، به نقش علنی خود بعنوان شاعرِ قشر جوان نائل شد؛ قشری که واکنششان تعجب آور بود. چاپ های صدهزار نسخه ایِ او بی درنگ به فروش می رفت؛ جمعیتِ چهارده هزار نفری برای شنیدن حرف های وی به استادیوم مسکو هجوم می آورد. شعر بحث برانگیز او مقابل یهودستیزی، «بابی یار» را شوستاکویچ به موسیقی درآورد.

از اشعار یوگِنی یِفتوشنکو:
مادر! با اجازه تولد پسرتان را تبریک عرض می کنم.
خیلی دلتان برایش شور می زند. اینجا تشریف دارند.
بخورنمیری درمی آورد. در ازدواجش عقل به خرج نداد.
قدبلند، ترکه ای است، صورتش را اصلاح نکرده است.
وای، چه چهره به غیظ نشسته نازنینی!
با اجازه تبریک عرض می کنم
تولد دلشوره ات را
از شما به ارث بُرده
شیفتگیِ به دور از دلسوزی اش به این روزگار را
و کله شقی و دستپاچگی در باورش را
از شما رسیده باورش
به انقلاب
جوری بارش نیاوردید که پول وپله ای
یا اسم ورسمی به هم بزند.
و جُربزه اش بی ترسی است و بس.
باز کنید پنجره اتاقش را
راه دهید جیک جیکِ شاخ بُن پربرگ را به درون
دفترچه و شیشه جوهرش را بیاورید
لیوانی شیر بیاورید و ببینید که چه می کند!


دیگر کتاب منتشرشده در انتشارات ناهید، «قلمرو طلا» نوشته مارگارت درابل با ترجمه شبنم بزرگی است که در ۴۲۰ صفحه با قیمت ۶۸ هزار تومان، در بازار کتاب عرضه شده است.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: هر اتفاقی رخ بدهد، گذشته خریدنی نیست. نمی توانی یک عدد تاریخ یا پیشینه بخری. گذشته ای داری مال خود خودت، و آزادی تا با آن چطور تا کنی. (مارگارت درابل)
با «قلمرو طلا» شخصیتی تازه، گرفتار در مصائب تازه ای پا به عرصه نهاد که وضعیت تازه ای را برای رمان تعریف می کرد. (برنارد برگُنزی)

اگر بزنگاه تراژیک رومئو و ژولیت از تاخیر در دریافت نامه رومئو و سلسله رویدادهای بعد از آن صورت می پذیرد، فرانسیس وینگِیت و کارل اشمیت (ژولیت و رومئوی قرن بیستمی مارگارت درابل) نیز ماجرای خودرا با تاخیر در دریافت کارت پستالی آغاز می کنند. با این تفاوت که این دو برخلافِ قهرمانان شکسپیر، بجای شوریدگی و کوشش برای وقوع عشق، نجات یافتگانِ برهوت عالمی اند که تنها در امکان عشق می کوشند.( امانوئل نلسون)
در قسمتی از متن نیز می خوانیم: به خودش گفت رفتن پی باستان شناسی، یا تاریخ، برای امثال من یا کارل، تلاش بی ثمری است تا ثابت نماییم بواسطه گذشته، آینده امکان دارد. در جستجوی مدینه فاضله هستیم در گذشته؛ جامعه ای حتی اگر نه ایدئال، دست کم ممکن. در جستجوی جهان هایی هستیم طلایی، که ما را از آن طرد کرده اند، و آنها هم تا بی نهایت پس نشسته اند؛ چونکه هیچ گاه جهانی طلایی وجود نداشته، چیزی نبوده جز مشقت و سرسختی، ظلم و کسالت.
به خودش اظهار داشت: آه که اگر من به چنین چیزی اعتقاد داشتم. اما ما چیزهای هولناکی را از زمین بیرون می کشیم و توجیه شان می نماییم. اسم قربانی کردن کودکان را می گذاریم کنترل جمعیت خیرخواهانه. اسم کشاکش کسالت بار و لایتناهی با طبیعت را می گذاریم همدلی با زمین. بچه اسکیمویی را می بینیم که در ساحلی سرمازده، مرغ دریایی مرده ای را با یک تکه از روده‌ی فُک دنبال خود می کشد و شیوه شادی متفاوتش را تحسین می نماییم.»







منبع:

1399/04/29
16:47:16
5.0 / 5
2463
تگهای خبر: ادبیات , تبریك , ترجمه , تولد
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۶ بعلاوه ۴
karkado فروش کادو و انتخاب انواع کادویی
karkado.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاركادو محفوظ است

كاركادو

فروش کادو و انتخاب انواع کادویی