داوود امیریان عنوان كرد

جنبه های طنزآمیز كرونا

جنبه های طنزآمیز كرونا به گزارش کارکادو داوود امیریان ضمن اشاره به جنبه های تلخ کرونا، به جنبه های طنز آن اشاره نمود و از ضرورت نوشتن درباره این دوران گفت.


این نویسنده در گفتگو با ایسنا، درباره مواجهه ادبیات با بحران ها همچون جنگ، بلایای طبیعی و بیماری های همه گیر همچون کرونا، اظهار نمود: این ها جدا از زندگی مردم نیستند، مانند عشق و محبت و ترس. یکی از بلایا می تواند جنگ باشد. بارها گفته ام می توانیم جنگ را در ژانر وحشت قرار بدهیم؛ فکر کنید زندگی آرامی دارید و یک دفعه مغول ها حمله می کنند، مثلا در دوره خوارزمشاهیان هستید که اوج وحشت است یا در سوریه یا عراق زندگی می کنید و داعش حمله می کند، مردان را می کشد و زنان و دختران را به اسارت می برد، این ها همه می تواند در ژانر وحشت باشد و این ها بلایای طبیعی است. به نظرم هیچ بلایی طبیعی تر از انسان نیست، انسان می تواند بلاهای زیادی سر جامعه، همنوعان خود و حیوانات دیگر بیاورد.
او اضافه کرد: درباره بیماری های همه گیر هم کارهایی انجام شده؛ مثلا رمان «کوری» ساراماگو که کار درخشانی است؛ در یک شهر همه مردم نابینا می شوند و پرده سفیدی جلو چشمان شان را می گیرد و فقط یک دکتر بینا است. در ژانر علمی تخیلی هم کارهای بسیاری در این حوزه وجود دارد. از این ژانر و کتاب های آخرالزمانی خوشم نمی آید، چه در ادبیات و چه در فیلم، اینکه بیماری ای آمده و همه به زامبی یا خون آشام تبدیل می شوند و یکدیگر را می درند.
امیریان با بیان اینکه ادبیات هیچ وقت از جامعه منفک نبوده است، تصریح کرد: ادبیات جزء مشغله ها و مساله هاست و بطور قطع آثاری در زمینه کرونا خلق می شود. تمام دنیا با کرونا درگیر است، چونکه یک اپیدمی بوده و چیزی نیست که عده محدودی با آن درگیر شده باشند؛ فرزند من هم به لحاظ درس و مدرسه، زندانی شدن در خانه و نداشتن ارتباط با فامیل با کرونا درگیر شده است. فرزند من یک سال است عمه های خویش را ندیده است، خواهرزاده ام بدون گرفتن مراسم، سر خانه خود رفت؛ چاره ای نبود. همه این ها وارد ادبیات می شود. البته این مورد گاه جنبه طنزآمیز هم داشت؛ مثلا امتحان بچه ها به صورت مجازی طنز بامزه ای است. یا در کلیپ هایی که منتشر می شود، خانمی درحال صحبت است، همسرش با لباس زیر جلو دوربین ظاهر می شود، یا آقایی دارد کنفرانس می دهد و بعد بلند می شود، شلوارک به پا دارد و یک کت تنش کرده، بچه امتحان می دهد و فامیل پشت دوربین جمع شده و به او تقلب می رسانند، یا خواهرزاده من می خوابید و خواهرم جای او امتحان می داد. این ها سوژه های طنزآمیزی است که دست مایه طنزها می شود. خودم درباره این مورد خواهم نوشت، سوژه و مبحث دارم، درحال زدن طرح هستم. نمی گردد از آن گذشت؛ مانند سیل و زلزله ای که به یک باره می آید.
او درباره پرداختن ادبیات به بحران ها و نقش آن در روحیه بخشی و آگاهی دهی به مخاطبان اظهار داشت: بطور قطع تأثیر دارد، شما باید آن شور و شوق را بگویید تا بعدها بدانند مردم چطور توانستند با این مشکلات مقابله کنند؛ مانند جنگ می ماند، کسانی که جنگ را ندیده اند، چطور باید آنرا درک کنند؟ اگر من نوعی درباره جنگ ننوشته بودم و شور و شعف یا ترس و وحشت بچه های آن زمان را نگفته بودم، شما چطور می توانستید درک کنید دختر بچه شش هفت ساله در شبهای بمباران چه بر سرش آمده؟ وقتی خانه تاریک می شد، وقتی بمب می خورد و خانه ای منفجر می شد و خانواده ای از بین می رفت. داستان نویسان این ها را آفریده اند و زمانی که به دست شما می رسند، در واقع به شما یادآوری می کنند. باید برای آیندگان نوشت و این یک وظیفه است، اما گاها این وظیفه را فراموش می نماییم. همه می گویند انقلاب مصادره شده است؛ حزب اللهی ها ننوشته اند، چپ ها و توده ای ها هم ننوشته اند اما وظیفه همه بوده بنویسند، ما فقط «لحظه های انقلاب» محمود گلابدره ای را داریم که درخشان است. تنبلی کرده و شاید به خاطر مشی فکری خود ننوشته اند و این قضاوت ها برای آیندگان مانده است.
نویسنده «گردان قاطرچی ها» و «برادر من تویی» درباره زمان پرداختن به موضوع هایی مانند کرونا که برخی معتقدند هم اکنون زمان مناسبی نیست و باید زمان بگذرد و ته نشین شود، اظهار نمود: این مساله همیشه وجود داشته، اما به نظرم بیشتر یک بهانه است. زمان انقلاب هم همین را داشتیم و برخی می گفتند زمانش نیست و باید مدتی بگذرد و آن قدر مدتی گذشت که دیگر کسی ننوشت یا بسیار کم نوشتند و برخی هم دیگر مساله شان نبود. در جنگ هم همینطور است، خیلی ها می گفتند هم اکنون زود است. البته اینکه زمان بگذرد، درست هم هست. در واقع از دو منظر باید به این قضیه نگاه کرد؛ از منظر کسی که هنوز در بطن ماجرا است و از ماجرا فاصله نگرفته، مانند کسانی که عزادار می شوند و هنوز نمی دانند چه بر سرشان آمده است، دوروبرشان آدم هست که به آنها تسلی بدهد و وقتی تنها می شوند تازه می فهمند چه عزیزی را از دست داده اند. اگر زمان بگذرد هم می توانید از دور به ماجرا نگاه کنید و بدون جانبداری و شعار بنویسید.
امیریان در ادامه اظهار داشت: به نظرم نمی گردد برای نوشتن زمان گذاشت؛ هنرمند باید در لحظه کار را بیافریند، مانند این می ماند که به یک شاعر الهام می شود و باید بنویسد وگرنه امکان دارد از ذهنش بپرد و جذابیت و زیبایی و طعم شیرینش از بین برود. اگر مثلاً به سوریه رفته و با داعش مواجه شدم، باید همان لحظه حسم را بنویسم وگرنه حس من بیات می شود. البته همان گونه که گفتم زمان که بگذرد می توانید از دور به ماجرا نگاه کنید و بدون جانبداری و شعار بنویسید. هر دو آنها لطف خودش را دارد و هنرمند باید به سلیقه خودش باشد، من نوعی زمانی حس می کنم باید هم اکنون بنویسم، پس می نویسم و بعدا در آن دست می برم و یا با نگاه انتقادی به آن نگاه می کنم. همه این ها به سلیقه هنرمند بستگی دارد.




منبع:

1400/03/19
10:28:53
5.0 / 5
898
تگهای خبر: ادبیات , دوربین , رمان , زیبایی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۲
karkado فروش کادو و انتخاب انواع کادویی
karkado.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاركادو محفوظ است

كاركادو

فروش کادو و انتخاب انواع کادویی