اگر جناب كرونا اجازه دهد

اگر جناب كرونا اجازه دهد كاركادو: ایسنا نوشت: محمدرضا یوسفی در خانه ماندن را بخشی از سرشت كار نویسندگی می داند و می گوید از قبل به خانه نشینی عادت داشته است. وی همینطور می گوید روی رمان تاریخی ای كار می كند كه تابحال ۳۰ جلدش انتشار یافته و اگر كرونا اجازه دهد، ادامه پیدا می كند.


این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان درباره حال و هوایش در این روزهای کرونایی در گفتگو با ایسنا، اظهار نمود: «کرونا شرایط ویژه خویش را دارد. ما نویسنده ها از قبل به خانه نشینی عادت داشته ایم در واقع خانه نشینی بخشی از سرشت کار نویسندگی است. من هم همراه با مردم به ناچار خانه نشسته ام و همان کارهای قبلی ام را انجام می دهم؛ بیشتر می خوانم و می نویسم. آن چه به لحاظ شخصی باور دارم این است که تحت تاثیر هراس ژورنالیستی این اتفاق قرار نگیرم، چونکه هراسی که رسانه های مختلف به آدم ها منتقل می کنند گاه از خود کرونا خطرناک تر است. تلاش می کنم با حس آرامش نسبی بتوانم کارهای روزمره ام را انجام دهم و تابحال این کار را انجام داده ام.» او درباره فعالیت هایش در این روزها هم اظهار داشت: «من «شاهنامه» و تاریخ ایران را برای کودکان و نوجوانان به صورت رمان می نویسم که ۳۰ جلد آن برای نوجوانان و ۵۶ جلد برای کودکان چاپ شده است. بقیه مجلدها هم کرونا سراغش آمد که نمایشگاه کتاب را هم به هم ریخت. البته پروژه را ادامه می دهم و روی همان کار می کنم و حالا در بخش قائم مقام هستم و آرام آرام به انقلاب مشروطه می رسم. خصوصیت این رمان ها این است که داستان با داستان های «شاهنامه» آغاز می شود، سپس «شاهنامه» تمام می شود و رستم و فردوسی وارد تاریخ می شوند، سلسله ها رمان می شود و جلو می آید. الان به قائم مقام رسیده ام و اگر جناب کرونا اجازه دهد، ادامه پیدا می کند.» یوسفی درباره نوشتن در مورد کرونا هم بیان نمود: «هر حادثه ای که پیش بیاید خود به خود شاخک های حسی هنرمندان را از هر صنفی به خود جلب می کند. طبیعتا هم اکنون ما یک حالت هیجان زده به سوژه ها داریم اما تجربه ثابت کرده هرچه از حادثه بگذرد و بیات شود و ذهن برخورد احساسی اولیه را فراموش کند و به ژرفای حادثه بپردازد، آثاری که به وجود می آید خود به خود عمیق تر است. مثلا درباره انقلاب مشروطه اولین کاری که نوشته شده، بافت روایی دارد و بافت رمانی ندارد «انقلاب مشروطه» کسروی است، اما هرچه زمان می گذرد و آثار بعدی که درباره آن روزگار به وجود می آید خود به خود عمیق تر است؛ مثلا مباحث عشایر را در «کلیدر» می بینیم و با یک شاهکار روبه رو می شویم. علت این است که آن برخوردها و آن سال ها به حافظه جمعی مردم آمده است و این حافظه تعدادی از زبان های بسیار متکثری روایت شده و نویسنده این روایت های گوناگون را می شنود یا اگر منابع مکتوب باشد به آنها رجوع می کند و خود به خود دریافت هایش عمیق تر می شود.» وی در ادامه تصریح کرد: «ما درون حادثه کرونا هستیم و ناخودآگاه بیشتر برخوردهای مان احساسی است. باید بتوانیم از این ماجرا بیرون بیاییم و از بیرون به آن نگاه نماییم. این ماجرا فجایع گوناگونی به وجود آورده است؛ حوادث تلخ داریم و اگر نگوییم حوادث شیرین، حوادث قابل تأمل داریم. کرونا حادثه ای است که پس از قرون و اعصار بشر را مجبور به تعقل کرده است. کرونا یک حادثه اعجاب انگیز و نقطه عطف تاریخی است؛ این که ما چطور با حوادث برخورد نماییم. چنین حادثه ای با این ابعاد جهانی تا به الان طاعون، مالاریا و وبا بوده است، اما نه به این معنا جهانی شده و نه جهان به این شکل از آن آگاه بوده است. مردم جهان به علت رسانه های جمعی آگاه اند که کرونا مثلا در اسپانیا و یا در فلان کشور دورافتاده چه کرده است. این حادثه در تاریخ بشر پیش نیامده بود و واکنش هایی که به این ماجرا بوده، جالب است. این که بخشی از جهان تعطیل می شود و رشد فرهنگی مردم و بشریت به قدری بالا رفته که این تعطیلی را می پذیرد. در هیچ کجای تاریخ نتوانسته اید ۵۰ درصد چرخه اقتصاد را متوقف کنید مگر به علت جنگ ها؛ اما به شکل انتخابی و دموکراتیک تاکنون نتوانسته اید. اتفاقات این شکلی و عجیب و غریب رخ می دهد و این اتفاقات هرچه در حافظه هنرمندان رسوب کند و اتفاقات از خودشان بشود، بازخوردها را در آثارشان می بینیم و در آینده آثار شگفت انگیزی خواهیم داشت.» محمدرضا یوسفی درباره این که فکر می کند دنیای بعد از کرونا به چه شکل خواهد بود، اظهار داشت: «در اقشار و طبقات مختلف متفاوت می باشد. طیفی از مردم که به لحاظ سواد حداقل هستند، شاید این اتفاق روی شان تاثیر نگذارد و مثل حوادث دیگر با آن برخورد کنند. مثلا شنیده کسی بیماری گرفته و خوب شده است. او فکر می کند این بیماری هم چیزی شبیه آن است و چند ماه دیگر واکسنش تولید و این بیماری هم تمام می شود. چیزی که جالب است ارتقا یافتن اندیشمندان و عالمان حوزه علم است. جهان علم زنده شد و همه مجبور شدند ببینند فلان پزشک چه می گوید، وزارت بهداشت چه می گوید، سازمان بهداشت جهانی چه می گوید. این آرزویی بود که دانشمندان از قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی داشتند که مردم به حرف شان گوش دهند، اما این اتفاق به جبر کرونا افتاد. امروزه مردم به حرف سیاسیون زیاد گوش نمی دهند، علیرغم این که تریبون در اختیار آنها است. اما حواس شان را جمع می کنند که فلان دانشمند، فلان پزشک و فلان کاشف چه می گوید. ارتقای جایگاه علم در طیف وسیعی از مردم خیلی موثر است و نقطه عطفی خواهد بود. همینطور در نگاه انسان ها به هستی هم تغییراتی به وجود می آید و فکر می کنم نظریه های دیگری پیش می آید که ما هستی را چگونه شناخته ایم. من فردا را در بعضی از اقشار خیلی اعجاب انگیز می بینم.» ۵۷۵۷

1399/02/16
13:41:35
5.0 / 5
2608
تگهای خبر: ادبیات , تاریخی , جوان , دانش
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۵
karkado فروش کادو و انتخاب انواع کادویی
karkado.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاركادو محفوظ است

كاركادو

فروش کادو و انتخاب انواع کادویی